کاش می شد غصه را تحقیر کرد
دردهای کهنه را زنجیر کرد
سرنوشت خویش را از سر، نوشت
قسمت پیچیده را تفسیر کرد
کاش می شد با نگاهی مهربان
قلب تیپا خورده را تعمیر کرد
بوسه ها بر گونه ی معشوق کاشت
مهر خود را در دلش جاگیر کرد
کاش می شد در کتابی جاودان
قصه های عشق را تحریر کرد
با حرارت های شادی در جهان
اشک های دیده را تبخیر کرد
کاش می شد واژه های تازه ساخت
صحبت احساس را تکثیر کرد
یا به جرأت با همه قدرت شتافت
غصه را با یک ترانه زیر کرد
کاش می شد قصه ای دیگر نوشت
قلب را با عشق نو درگیر کرد
...
خواستم چیزی بگویم... حیف شد!
بغض سفتی در گلویم گیر کرد